حذف کارمندان ناکارآمد
این گفته آشنا است: کند استخدام کنید، تند اخراج کنید. در این مقاله به بررسی کارمندانی میپردازیم که دیگر کارآمدی لازم در یک کسب وکار را ندارند.
سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است
هیچ کاری چالش برانگیزتر از این نیست که در جایگاه فردی باشید که مجبور باشد افراد دیگری را اخراج کند. این بسیار رایج است که یک شرکت را مانند «خانواده» ای بدانیم که به مثابه یک گره محکم و کلیتی پیوسته، مجموعهای واحد را شکل میدهند. اما شما به عنوان یک مدیر تنها کسی هستید که مجبورید بارها و بارها حامل خبرهای بد برای همکارانتان باشید. اینچنین رفتارهاآسان نسیت و همیشه هم مورد پسند عامه نخواهد بود، اما مساله اینجا است که اعمال کردن یک مدیریت خوب هم چیزی نیست که عمومیت داشته باشد. اگر شما در دبیرستان شخصیتی غیرمحبوب بودهاید و به این مساله عادت دارید، اولین مرحله این بازی دشوار در مدیریت را با موفقیت طی کردهاید!
در زیر به گروهی از کارمندان اشاره میکنیم که لازم است شما قبل از آنکه دیر شود،عملکرد آنها را مورد بازبینی قرار دهید و تصمیمات لازم را درباره ادامه فعالیت آنها اتخاذ کنید.
کارمندان بی تلاش و بیتعلق. اخراج کردن آنها اغلب به آسانی انجام میگیرد. زیرا خیلی زود ناکارآمدی و عدم علاقه آنها به کار مشخص میشود. بهتر است اینگونه کارمندان که تلاش نمیکنند و دغدغه کار کردن ندارند را اخراج کنیم. چندان جای ناراحتی نیست که بگذاریم آنها بروند، زیرا به این ترتیب کار شما جدیتر ادامه پیدا میکند و آنها نیز به دنبال شغل و فعالیتی میروند که علاقه و مهارت لازم را در آن زمینه دارند.
کارمندان پرتلاش و کم نتیجه. در ردیف بعد کارمندانی قرار دارند که سخت کار میکنند اما نمیتوانند کاری از پیش ببرند. در کل آنها انسانهایی صادق اما نالایق برای به نتیجه رساندن کارها هستند. این افراد میتوانند با مشقت بسیار، کاری را برای مدت طولانی به طرزی ناچیز پیش ببرند، البته این روند پیش از آن است که شما به جای میزان زحمتی که میکشند درباره نتیجه کار از آنها توضیح خواسته باشید. بنابراین لازم است بگذارید این افراد هم بروند. اما باید با آنها صادق و صریح باشید. با آنها با مساعدت و رفعت برخورد کنید و اما در عین حال واقعیت را هم به آنها بگویید.
کارمندان تطبیق ناپذیر. نهایتا کارمندانی هستند که اساسا سختکوش و ازخودگذشتهاند، اما نمیتوانند خود را با سبک و سیاق شرکت وفق دهند. هر کسب و کاری آسان نیست و ممکن است دربرگیرنده کارهای شاقی باشد که با تلاشی واقعی آمیخته است. ما راههای زیادی برای کنش بر اساس اصول شرکت و همچنین نشانههای بسیاری برای تبیین آنها در همه جاایجاد کردهایم: «تلاش میتواند بر توانایی پیشی بگیرد.» اما «تبحر شما در کار به این معنی نیست که کسی نتواند بر شما غلبه کند.» بنابراین هرکس را که استخدام میکنید باید این پیامها را دریافت کند و این نکات را مدنظر قرار دهد.بنابراین کارمندان باید از همان ابتدا سعی کنند تا تیز و سختکوش شوند.
به این ترتیب مدیران باید کسانی را به خدمت بگیرند که به درستی و با تطابق بسیار بتوانند شرکت را در مسیر هدفهایش همراهی کنند. ما پیوسته خاطر نشان میکنیم که یک فرد بیدغدغه ارجحیت نخواهد داشت. به این ترتیب کارمندان درمییابند که شما به کار اهمیت میدهید و به این ترتیب تمام سعی و تلاش خود را به کار خواهند گرفت.
من به خاطر دارم که یکی از کارکنان سابق ما نامهای طولانی به من نوشت و توضیحات مبسوطی درباره اینکه چرا نمیتواند با ما به نتیجه برسد بیان کرد. مدیریت صحیح در برابر این موقعیتها برای یک مدیر بسیار ضروری است. بخشی از آنچه او نوشته بود این است:
«شرکت ما در مسیر تندی قرار گرفته است. ما باید پیوسته همراه با سیاستهای پیشتازانه شما همراه باشیم. البته همه ما معتقدیم که این همان چیزی است که ما را در برابر شرایط حاد به موفقیت میرساند، اما این جایی نیست که برای هر کسی مناسب باشد. به خصوص آنهایی که میخواهند به خانواده توجه کنند، به تفریحات بیرون محیط کار بپردازند و یک زندگی معمولی داشته باشند. من فکر میکنم دیگر نمیتوانم به کارم در این محیط ادامه دهم ولی به هرحال این راهی است که شرکت در پیش گرفتهاست. برای شما بهترین آرزوها را دارم.» تقریبا تصمیم گرفتن برای تمام این شرایط یاد شده به انتخاب اصلی شما مربوط میشود. شما میتوانید یک نفر را دچار دردسر کنید وقتی که کارش را از او میگیرید یا اینکه شرکت خود را به مجموعهای از دردسرهای دیگران تبدیل کنید به خاطر آنکه جرات آن را ندارید که آنچه برای کسبوکارتان درست است را انتخاب کنید. اگر کارمندانی را که کار اجرایی درستی ندارند را تحمل کنید، دوبرابر چیزی که به نظر میرسد صدمه میبینید،زیرا شما برای آنها به خاطر کاری که انجام نمیدهند هزینه صرف میکنید. اما این مساله با ضرر اصلی که در نهایت خواهید دید قابل قیاس نیست.
بنابراین اگر مدیریت درستی بر سیاستهای منابع انسانی خود نداشته باشید، پیش از آنکه عملکرد ضعیف کارمندان ناکارآمد باعث شکست شما شوند، از دست دادن کارمندان خوب چالش جدی شرکت شما خواهد شد، زیرا آنها حاضر به کار در چنین محیطی نیستند و این چیزی است که شرکت شما را نابود خواهد کرد.
مترجم:علی موقر
با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:
دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services
دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA Doctor of Business Administration
دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration
ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار