چگونه یک ایده را به واقعیت تبدیل کنیم
اندیشیدن به یک ایده تنها یک آغاز است، اما آنچه در این زمینه اهمیت دارد اجرا یا عملیکردن همان ایده است. این نکتهای است که همه ما از ماجرای ایدهپردازی تا اجرای فیسبوک توسط مارک زوکربرگ آموختیم.
هر کسی میتواند ایده یک کسبوکار بزرگ داشته باشد و دربارهاش حرف بزند. اما تا زمانی که آن ایده به یک واقعیت تحقق یافته و ملموس تبدیل نشده است، هنوز صرفا یک ایده است. البته تنها یک ایده خوب میتواند اجرایی شود. از همین رو، من با تعدادی از مالکان کسب وکارهای کوچک درباره این صحبت کردم که هنگام به پیش بردن ایدههایشان از اندیشههای محض به کسبوکارهای واقعی و زنده چه چیزهایی یادگرفتهاند که در ادامه میخوانیم.
(1) کسبوکار شما باید همان چیزی باشد که به آن اشتیاق دارید. پل گولاش، بنیانگذار یک شرکت خدماتی نیویورکی به اسم ووکسی میگوید: «اگر در پی تحقق بخشیدن به ایدهای درباره کسبوکار هستید، تنها به این اتکا کنید که کسبوکار مورد نظر شما اصلیترین چیزی است که تاکنون انجام دادهاید. مطمئن شوید که میخواهید درباره ایدهتان، درباره کسبوکارتان، حسابی فکر کنید و متمرکز شوید: تمام روز و حتی هر روز تمام سال.»
(2) در مورد صنعت مورد نظرتان، درباره رقیبانی که خواهید داشت و نیز درباره شکستهای پیشین آنها به خوبی تحقیق کنید. هیچ موردی در کسبوکار وجود ندارد که بدون تحقیق انجام شود. جیسون هلدنبراد، از بنیانگذاران یک شرکت نوسازی مسکن میگوید: «قبل از به راه انداختن کسبوکارتان تا جایی که میتوانید بخوانید و بیاموزید، اما وقتی در این باره که چه میتوانید بکنید مطالعه کردید، آنگاه خیز بردارید، طرح یا نقشهتان را ثبت و تکمیل و اجرایی کنید. در راهی که پیش میگیرید اشتباهاتی خواهید داشت. هر چه زودتر شروع کنید، سریعتر یاد میگیرید که چه کارهایی باید انجام دهید.»
(3) سریع اما سنجیده حرکت کنید. استخدام و اخراج سریع اصولی هستند که پل گولاش سخت به آنها پایبند است. او میگوید: «نیاز دارید بر اهداف بسیار مشخصی متمرکز بمانید و همواره میزان شتابی را که مناسب بینش کاری خودتان است، حفظ کنید. در طول مسیرتان، اشتباهات و قدمهای نادرست بسیاری در کار خواهند بود، بنابراین با گامهای بلندتر از آنها عبور کنید، از آنها بیاموزید و حرکت رو به جلوی خود را ادامه دهید.»
(4) صبور باشید. درک کنید که هیچ چیزی یک روزه ساخته نمیشود. باروخ هرزفلد، بنیانگذار شرکت زنوفون، یک کسبوکار خدماتی مربوط به ارتباطات و مخابرات، که بدون تبلیغات از شبکهسازی اجتماعی برای رسیدن به سی هزار مشتری استفاده کرد و در این راه، تنها یک فرمول بازاریابی ریاضیاتی از یونان باستان را به کار گرفت، در این باره چنین میگوید: «اگر محصول شما در بازار بیهمتا است، به آن وقت بدهید تا پیشرفت کند. این نکته خصوصا وقتی درست است که محصول شما منحصر به فرد است و به زمان احتیاج دارد تا مردم یاد بگیرند چگونه از آن استفاده کنند.»
(5) ابتدا به نکاتی توجه کنید که به تنهایی از پسشان برنمیآیید. نقاط قوت و ضعف خودتان را بیابید و بشناسید و برای پر کردن حلقههای مفقوده و شکافها، افراد با استعداد استخدام کنید. گولاش در این مورد میگوید: «کارآفرینها تمایل دارند همه امور را خودشان به انجام برسانند، اما بهتر این است که کسانی را پیدا کنید که در انجام همان امور از شما بهتر و خبرهتر هستند.» تیم حرفهای تخصصی خاص خودتان را جستوجو کنید. افراد و شرکتهایی را بیابید که محصولی مشابه یا خدماتی مثل شرکت شما ارائه میکنند. باروخ هرزفلد در این خصوص معتقد است که «اگر محصول شما شبیه محصولی در بازار است وکیلی استخدام کنید که در مورد آن محصول کارشناسانه عمل کند؛ در غیر این صورت باید هزاران برابر، به وکیلی پرداخت کنید تا در مورد آن موضوع برایتان تحقیق کند یا خسارت بپردازد. من به تدریج و طی کارم کسانی را پیدا کردم که به عنوان وکیل استخدام و به کار گمارده میشوند. بعدا خودم با همان وکیل تماس گرفتم و در کسبوکارم از او استفاده کردم. این تصمیم هزاران دلار عایدم کرد.»
(6) شیوههای استراتژیک استفاده از رسانههای اجتماعی را به کار بگیرید. هرزفلد به آن دسته از مشتریانش که در شبکههای اجتماعی درباره زنوفون بنویسند، اعتبار مالی اختصاص میدهد. اگر مشتریان وی و شرکت مطبوعش را مورد نقدهای ساختاری و اساسی قرار بدهند یا پیشنهادهای سازنده ارائه کنند، او اعتبار مالی حتی بیشتری را به آنها اختصاص میدهد و علاوه بر آن، متن پیشنهاد یا نقد مشتری مزبور را در صفحه سایت یا وبلاگ شرکت قرار میدهد. هرزفلد میگوید: «من بدون آگهیهای بازرگانی متداول محصولم را به فروش رساندم. کاری کنید که مورد مراجعه دوستان قرار بگیرید، شبکه و پیوندهای یکی از دوستانم به فروش محصول نزد بیش از بیست هزار مشتری منجر شد.»
(7) بعد از اولین سال کاری به بازبینی و بررسی کسبوکارتان بپردازید. کسبوکار همواره درگیر مساله عقبنشینی و ناکامی خواهد بود. هلدنبراد میگوید: «فرآیندهای اصلی و کلیدیتان را تصحیح و پالایش کنید. آن مکانیزمهایی را که به درستی عمل میکنند حفظ کنید و در خصوص به کار گرفتن تاکتیکها و روشهای تازهتر و کارآمدتر تردید به خرج ندهید. یک جور بدگمانی به خود وجود دارد که میتواند باعث شود شما تمرکزتان را از دست بدهید و از خطر کردن بپرهیزید. به خاطر داشته باشید: اعتماد به نفس و ثابت قدم بودن، در مسیر موفقیت کسبوکار شما دو عامل تعیینکننده محسوب میشوند.»
(8) کسبوکارتان را در فضای مجازی به راه بیندازید. پیش بروید و حتی اجازه بدهید چیزی کمتر از نتیجهای عالی حاصل شود تا اینکه بخواهید تا ابد صبر کنید که فقط و فقط همان چیزی که ایدهآلتان است سر برسد. هرزفلد میگوید: «امروزه هر کسی در پیشگاه محصولی که عالی است عقب مینشیند. فیسبوک، گوگل، شبکههای مجازی و اجتماعی را در نظر داشته باشید و رصد کنید. این خطر وجود دارد که با مطرح کردن یا قرار دادن نام یک محصول ناتمام و نوپا، به اعتبارتان لطمه وارد کنید اما گزندی بزرگتر در کار است: اینکه در درآمدزایی از امکان فضای مجازی تعلل به خرج دهید و فرصتها از دست بروند.»