مسوولیت اجتماعی، هدف یا وسیله؟
بررسی و تحلیل سرفصل مسوولیت اجتماعی از دو منظر سازمانهای تجاری و غیرتجاری محتوای این نوشتار را تشکیل میدهد. پرداختن به این مفهوم، همانند بسیاری از مفاهیم کاربردی در پارادایمهای تجاری یا غیرتجاری، دیدگاهها مختلفی را ایجاد میکند که درستی یا نادرستی آن صرفا یک شاخص تحلیلی است؛ شاید آنچه که ضروریتر به نظر میرسد دستاوردهای اجتماعی یا بهره عمومی آن است.
سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است
مسوولیت اجتماعی خوب است یا بد؟
نقد اول- اگر مالک یک بنگاه تجاری باشید و به دنبال ارتقای مدلهای سازمانی و به نوعی اعتباربخشی بیشتر به برندتان، احتمالا مسوولیت اجتماعی را جدیتر از هر فعال اقتصادی-اجتماعی دنبال خواهید کرد، چراکه نهایتا برد اقتصادی شما (مستقیم یا غیرمستقیم) در این سرفصل نهفته است؛ اما اگر یکی از فعالان جریانهای حمایت از مصرفکنندگان یا محیط زیست باشید احتمالا تصور میکنید بنگاههای اقتصادی صرفا جریان تولید و ازدیاد ثروت را با اندکی کمک و توجه به امور غیرانتفاعی نشانه رفتهاند. به نظر میرسد هر دوی این نگاه و تفکر جریان ساز یک اتفاق است: رشد و رفاه اجتماعی.
نگاهی به یکی از دیدگاههای مسوولیتی بنگاههای اقتصادی (David Hunger, Essentials of Strategic Management, 2007) که چهارسطحی تعریف شده نشان میدهد: مسوولیت اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و بشردوستانه؛ هرچه که باشد سطوحی از نیازهای اجتماعی را تامین مینماید:
این مقایسه بیان میکند صرف نظر از سطح بندی و اولویت گذاری، وقوع یک اتفاق حتمی است، مشروط بر آنکه مدیریت شاخصهای اصلی برای رویداد مسوولیت اجتماعی همواره «خردمندانه» انجام شود و آن بهرهمندی عمومی و رفاه جامعه است. همان گونه که یک «شهروند» عضوی از جامعه است و از حق شهروندی برخوردار است؛ شرکتها و بنگاهها نیز «شهروندان حقوقی» جامعه هستد و از حق شهروندی برخوردارند که خودشان از طریق CSR مولد مستقیم یا غیر مستقیم آن بودهاند.
نقد دوم- در جوامع مدرن، یکی از شاخصهای توسعه و پایدارسازی، عدالت نسبی در توزیع ثروت و در نهایت
رفاه اجتماعی است. ثروتمندان از منظر خودشان (با هر ضریبی) از رفاه اجتماعی برخوردارند و سایر مردم نیز هر یک با ضریبی، صاحب ثروت هستند. آیا سوال واقعی و پنهان اذهان کارشناسی یا عمومی چیزی شبیه به اعاده ثروت از ثروتمندان به دلایلی نظیر بیعدالتی یا هر تفسیر مشابهی است که منجر به توزیع نسبی و متعادل ثروت شده و رفاه اجتماعی را ایجاد میکند یا نگرانی ایشان از روشی دیگر از سمت صاحباناندیشه اقتصادی، سرمایه، تجارت، اقتصاد و… است که هدف اصلی آن بازاریابی، فروش، درآمدزایی و اصولا تحقق خواستههای اقتصادی است؟ به نظر میرسد تمرکز و موشکافی افراد صاحب نظر و درایت در این موضوع ضروریتر باشد. فعالان اقتصادی و بنگاهداران ماهیتا اقتصاد محور هستند؛ چون حیاتشان متصل به این جریان است، پس تصمیمی که بنگاه یا شرکت را به اولویتهای دوم و سوم استراتژیک متمایل سازد ذاتا تهدید است. احتمالا اصل این پیام خوشایند افکار عمومی نیست، اما آنچه که باید میان حامیان دو دیدگاه اصلی در مسوولیت اجتماعی حل و فصل شود استفاده بیش از حد مجاز به نفع هریک از طرفین است. بنابراین میتوان این طور نتیجه گرفت که به جای تمرکز بر خوب یا بد بودن این مفهوم، روشهای اجرا، سنجش کارآیی و اثربخشی و بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی- اقتصادی مهمتر است و دستاوردهای بیشتری دارد. با بررسی یک مطالعه موردی به شرح ذیل، میتوان تصویر بهتری از نحوه ایفای مسوولیت اجتماعی را مبادله کرد:
مطالعه موردی – مسوولیت اجتماعی یک شرکت خدمات حمل و نقل:
یک شرکت حمل و نقل چگونه میتواند مسوولیت اجتماعی خود را در قبال جامعه ایفا کند؟
نرخ (تعرفه) کرایه را ثابت نگه دارد یا کاهش دهد.
این امکان در نظر عموم مردم با تحسین روبهرو میشود؛ اما چه عواملی انجام این کار را سخت میکند؟ تورم، هزینه قابل توجه زنجیره تامین (SCM)، هزینههای تمام شده،… و مسائل پیشرو، بنگاهدار را به سمت حساب و کتاب و اندازهگیری صرفه اقتصادی میکشاند. شاید اینجا است که مخالفان، اظهار میدارند که این همان نگرش برد- برد بنگاهدار در تمام شرایط است که هر اقدامی از منظر صرفه و صلاح اقتصادی تحلیل میشود. آیا امکانپذیر است که بنگاهدار از چنین تحلیلی صرف نظر کند؟ آیا اشکال از اتصال دیدگاه مسوولیت اجتماعی به «پول نقد» است؟
تحلیل مطالعه موردی: آیا میتوان به سهولت تحلیل هایی نظیر آنچه بنیانگذار ماتسوشیتا الکتریک (SR, 2005, Matsushita Konosuke) ارائه میکند: «… غالبا شرکتها چیزی جز افراد تشکیل دهنده آن نیستند و چون منابع سازمانی اعم از انسان، زمین، پول، مواد اولیه و… اصالتا دارایی عمومی محسوب میشود و این داراییها را جامعه در اختیار شرکت گذاشته لزوما شرکتها موجودیتی متعلق به جامعه هستند و باید فعالیتهای خود را در جهت تولید محصول یا خدمتی معطوف کنند که جامعه از آن سود ببرد وکیفیت زندگی فردی- اجتماعی خود را ارتقا دهد…»، تایید یا نقض کرد؟
قضاوت درباره مسوولیت اجتماعی در قالب یک پدیده یا مفهوم، جذاب و ساده است، اما در فضای عملی و با اعمال محدودیتهای محیط، رای به مسوولیت گریزی سازمانها یا پذیرش حسن نیت دائمی ایشان و برخورداری از رویکرد صددرصد خیرخواهانه، کاری بس دشوار است.
آیا ایفای مسوولیت اجتماعی این شرکت خدمات حمل و نقل با نصب تجهیزات رفاهی داخل خودرو (نوشیدنی سرد و گرم) با هدف سهولت و لذت بخش کردن سفر اتفاق میافتد؟ آیا اساسا CSR یک پدیده لحظهای است یا پایدار؟ واکنش جامعه به اقدامات نوبهای شرکتها نظیر مثال اخیر چیست؟ آیا اطلاعرسانی عمومی شرکت درباره این اقدام رفاهی یا هر یک از اقدامهای فوق، تصویری خوش نام از شرکت در ذهن مردم ایجاد میکند یا تصویر سودجویانه؟ به نظر میرسد اقدامات مستمر و پایدار شرکتها، اعتماد سازی به این پدیده را فراهم میکند و در فرهنگ سازی آن نقش خواهد داشت. نویسنده، قضاوت درباره خوب یا بد بودن، سودجویانه یا عام المنفعه بودن اقدام شرکت فوق را به خوانندگان وا میگذارد.
به قطعیت میتوان این طور بیان کرد که زمان با ظهور و ورود یک پدیده در فضای کسب و کار یا فرهنگ، شکلگیری صحیح جامعه و پذیرش مفهوم آن الزامی اجتناب ناپذیر است.
محمدمهدی واحدی
با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:
ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار