فیلم ضد ایرانی 300 خیزش یک امپراتور
فیلم 300 یک فیلم تاریخی، اکشن، کاملا فانتزی و کاملا با اهداف سیاسی درست شده است، این فیلم ادامه فیلم 300 می باشد. از آنجا که بابت خلق سبک مدیریت لژیونری مطالعات زیاد تاریخی داشته ام و خود را یک تاریخ خوان می دانم نه تاریخدان، برآن شدم تا این متن را بنویسم.
منابع نوشته: کتاب تاریخ تمدن نوشته ویل دورانت جلد دو یونان باستان، تاریخ طبری، تاریخ 10هزارساله ایران
ویل دورانت به نقل از هردوت می نویسد، خشایارشاه و پدرش داریوش اول (داریوش کبیر) هر دو افراد لایق و با فرهنگی بودند. اگر تصور کنیم، جنگ ایران و یونانیان، مبارزه ملتی متمدن با ملتی وحشی است، دچار اشتباه بزرگی شده ایم.
خوب بر اساس سناریو راوی فیلم، ابتدا جنگ ماراتون را که بین ایران در زمان داریوش کبیر و یونان اتفاق افتاده است را روایت می کند. آیا این جنگ واقعا اتفاق افتاده است؟
بله، این جنگ به فرماندهی داریوش کبیر با یونانیان اتفاق افتاد. بی شک سپاه امپراطور ایران از یونانی ها شکست خورد. از سپاه ایران به نقل از ویل دورانت که او از هردوت نقل می کند 6400 و از سپاه یونانیان 192 تن، کشته شده اند.
بخشی از فیلم که تحریف تاریخی شده است:
در سکانس به قدرت رسیدن خشایارشاه نشان می دهند که دریاسالار آرتمیس برای به قدرت رسیدن خشایارشاه مخالفان اورا از بین می برد. کارگردان یهودی و ضد ایرانی در اینجا تحریف تاریخی انجام داده است. نقشه قتل مخالفان را همسر خشایارشاه یعنی استر یهودی انجام داده است. در تاریخ طبری نیز بر تغییر دین خشایارشاه به یهودیت اشاره می کند.
استر یکی از افراد مقدس قوم یهود می باشد که در تورات یک کتاب به نام او می باشد. او به کمک پسر عمویش مردخای، هولوکاست ایرانی (قتل بزرگان هخامنشی) را که در فیلم نشان داده می شود، را رقم می زند.
استر در روز 13 فروردین 7.500 ایرانی حکیم، روشنفکر و صاحب نظر را به دستور خشایارشاه می کشد و مردخای وزیر خشاریارشاه می شود. به این دلیل است که ما ایرانی ها 13 فروردین به بیرون از خانه های خود می رویم تا دیگر این حادثه رخ ندهد. به همین دلیل است که قوم یهودی های هر سال 14 و 15 فروردین (آدار) به مناسبت پیروزی استر بر دشمنان جشن می گیرند.
از آنجایی که کارگردان یهودی فیلم نخواسته است نام یهودیان را خراب نماید، بدین دلیل مردخای وزیر یهودی خشاریارشاه که درجای جای جنگ همراه شاه بود و او را مشاوره می داد تا این خونریزی ها را به سرانجام برساند را در این فیلم پنهان می کند.
بخشی دیگر که در این فیلم نشان داده نشده است جوانمردی ایرانیان وهمچنین پایبند بودن آنها به قراردادهای بین المللی و نقض قرارداد های بین المللی از سوی یونانیان و اسپارتاها بود.
هردوت می گوید: از طرف سپاه 2.641.000 هزار نفری ایران قاصدانی به آتن و اسپارت فرستاد و از آنها خواست که به نشانه اطاعت، به قاصدان او خاک و آب تسلیم دارند. ولی هر دو شهر قاصدان را کشتند. سپس ارسپارتیان از کرده خود پشیمان شدند و از اینکه یکی از اصول روابط بین المللی را نقض کردند، پشیمان و خواستار شدند که دو نفر از اهالی شهر به نزد پادشاه ایران روند و خود را تسلیم دارند و به مجازاتی که پادشاه ایران خشایارشاه شایسته می داند تن در دهند. دو تن به نام سپرتیاس و بولیس، که متعلق به خانواده های قدیمی و توانگر بودند، دواطبانه نزد خشایارشاه رفتند و خود را آماده مرگ معرفی کردند.
هردوت چنین می گوید: خشایارشاه با عظمت روحی راستین جواب داد که وی حاضر نیست، مثل اسپارتیان، با کشتن فرستادگان، مقرراتی را که باید همه مردمان رعایت کنند، زیر پا گذارد.
بخشی دیگر که در فیلم نشان داده نشد، عظمت امپراطور ایران بود، جمعیت سپاه ایران 2.641.000 نفر بود و روزانه ششصد تالنت نقره که معادل یک میلیون دلار می باشد هزینه پذیرایی این ارتش بود.
بخش نبرد 300 واقعیت یا تحریف تاریخ؟
متاسفانه سپاه عظیم ایران در دروازه های گرم با سپاه اسپارتا روبرو می شود. اگر کمک چوپان یونانی نبود، ایران در این جنگ شکست می خود. سپاه دو میلیون نفری ایران در مقابل سپاه 300 نفر اسپارتایی. 300 نقر اسپارتایی کشته شدند و از سپاه ایران 20.000 نفر جان باختند و خشایارشاه توانست با کمک آن چوپان آتن را به آتش بکشد.
دریاسالار آرتمیس اول واقعیت یا تحریف:
دریا سالار آرتمیس اول واقعیت تاریخی می باشد، این بانو رشید را در این فیلم متاسفانه مانند یک فاحشه جنگجو نشان داده اند. در این فیلم آرتمیس اول را یونانی الصل نشان می دهند، که این تحریف بزرگ تاریخ می باشد زیرا این بانو بزرگوار اهل کاریا واقع در ترکیه می باشد.
دریاسالار آرتمیس به پاک دامنی معروف بوده و به همین سبب به او آرتمیس گفته می شود. آرتمیس به زبان پارسی کهن به معنی بانوی پاک می باشد.
نبرد سالامیس واقعیت یا تحریف:
این نبرد در تاریخ 23 سپتامبر سال 480 ق م روی داده است. نیروی دریایی ایران با 1200 کشتی به فرماندهی دریاسالار آرتمیس به جنگ 300 کشتی یونانی به فرماندهی تمیستوکلس می رود. در این نبرد 200 کشتی ایرانی و 40 کشتی یونانی از دست می رود. این شکست عظیم برای ایرانیان بود. در سال 479 سپاه ایران با جمعیت 2.000.000 میلیونی نفری با سپاه متحدد از یونایی ها با جمعیت 110.000 نفر روبرو می شوند، سپاه ایران شکست سنگینی را متحمل می شود. در این نبرد 260.000 ایرانی و فقط 150 نفر یونانی کشته می شوند.
تحریف دیگر که دراین فیلم داریم درخواست حمله به کشتی یونانیان توسط دریاسالار آرتمیس و جلوگیری حمله از خشاریارشاه می باشد. در واقع این موضوع کاملا برعکس بوده و دریاسالار به شاه پیشنهاد داده بود که دریایی به یونان حمله نکنند. در پایان متن سخنرانی دریاسالار آرتمیس به خشایارشاه بابت عدم حمله دریایی به یونان را آورده ام.
” من که در تمامی نبردهای شاه به لحاظ شجاعت و فداکاری از احدی کمتر نبودهام، عرضم این است که نیروهای خود را بی جهت تلف نکنید و از رزم دریایی احتراز جوئید زیرا یونانیان در کار دریا برتری دارند. چه الزامی در این کار است؟ مگر سایر نقاط یونان در ید اقتدار شاه نیست؟ دیگر احدی در مقابل پادشاه امکان اظهار وجود ندارد. آنها که تاکنون با شهریار ما در افتادهاند، بطوری که سزاوار بوده، همه سرکوب شدهاند. نیروها را همانجا که همین اکنون مستقر هستند، باقی بگذارید. خواه تا پلوپونز (یونان جنوبی) پیش بتازید یا در همین جا بمانید، باز مقصود همایونی حاصل است و یونانیها قدرت ندارند که در مقابل عظمت و سطوت شهریاری استقامت و پایداری کنند. من نگران آن هستم که شکست در این جنگ دریایی، شکست در دیگر جبههها را در پی داشته باشد. نکتهٔ دیگری هم هست. شهریاران بزرگ غالباً ندیمانی ناباب دارند و سروران بد را چاکران شایسته خدمتگزارند. شاهنشاه که برترین سرور جهان است، چاکران شایسته و باکفایتی ندارد. کسانی که عنوان دستیاران شاهی را دارند یعنی سرکاران مصری، قبرسی، کیلیکی (ایالتی باستانی در آسیای صغیر) و پامفیلگی (ایالتی باستانی در آسیای صغیر) افرادی باطل و بی اثر بیش نیستند.”
۳ دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
انقدرناراحت وعصبانی وسرخورده ام که حال وهوای سلام کردن در اول نوشته ام راندارم…میخواهیدبدانیدچرا…
ماجراازچندروزپیش شروع شدکه یکی ازدوستان باخوشحالی پیش من آمدوگفت:یه فیلم قشنگ برات آوردم.فیلم ۳۰۰قسمت دومش.انقدرقشنگه که نگو.زبان اصلی بدون سانسور.بروببینش کیف کن…
من که دل خوشی ازقسمت اول فیلم به همان دلیلی که همه میدانیم،نداشتم واکنشی انجام نداده وفیلم راگرفتم وبه خانه رفتم که ببینم…
وقتی مشغول تماشای فیلم بودن دوبسته آدامس درآوردم ومشغول خوردن آدامس شدم که اگرازشدت عصبانیت دندان غروچه کردم،دندانهایم نشکنند!
به هرحال فیلم شروع شدوباناراحتی زایدالوصفی مشغول تماشای فیلم شدم…
هرچه قدرفیلم جلوترمیرفت بیشترناراحت وعصبانی میشدم…
تمام دروغهای بی شرمانه فیلم به کنار،فقط به یک صحنه واپیزودمی پردازم که اشک برچشمان من آورد…
جایی که معاون آرتمیس به دنبال تمیستوکلس میرودواورا به کشتی آرتمیس می آورد…
آرتمیس کمی روی عرشه صحبت میکندواورابه کابین خودمی آورد و درکمال بی شرمی خود رادراختیار تمیستوکلس قرارمیدهدوبااو رابطه جنسی برقرارمیگیرد…
بعدازدیدن این صحنه دستگاه راخاموش کرده وشوک زده به تلویزیون خاموش نگاه میکردم…
به خداقسم اشکهایم جاری بودومجموعه ای ازاحساسات مثل ناراحتی وعصبانیت ودل آزردگی باعث طوفانی دروجودم شده بود ازاین بی شرمی سازندگان این فیلم که آرتمیس این زن پاکدامن وفرمانده شجاع ایرانی رااین گونه نمایش داده اند…
درست است او زاده ی یونان بودامادرایران بزرگ شدوازفرماندهان وقهرمانان ایرانی بود…
کسانی که این فیلم رامیبینندومیگویندعجب فیلم قشنگیست میدانید آرتمیس که بود؟
مسئولانی که مهرخاموشی برلب زده انددرمقابل این فیلم میدانید آرتمیس که بود؟
درزمان شاه منحوس بزرگترین ناوجنگی جهان راازانگلیس خریداری کرده وبه افتخاراین بانوی شجاع وقهرمان نام آرتمیس به آن دادندوحالا که این گونه جزئی ازتاریخ وقهرمانان ما به لجن کشیده شده اندهمه ساکت شده اندوحتی افرادظاهربین که هیچ اطلاعاتی ندارندازاین فیلم مسخره تعریف میکنند…
وای برما…
ایرانیان عزیز لطفا به خودتان بیاییدوکمی درموردتاریخ کشورمان وقهرمانان کشورمان واسطوره هایمان تحقیق کنیم تابدانیم آنهاکه بودندوبه جای تعریف ازاین فیلم این فیلم راتحریم کنیم…
هرکس این فیلم راببیندوتعریف کندمطمئنا ایرانی نیست…
درودبرشرف وغیرت ایرانی…
تاریخ هر کشور را باید توسط خود ان کشور بازگو شود نه دیگران که از تاریخ ان کشور اطلاعی ندارند یهودیان نمک نشناس بودند کوروش بزرگ انها را از زیر سلطه بابابلیها در اورد ولی انها خیانت کردند نفرین ابدی بر انان و استر و مردخای
با تشکر از شما