چه زمانی باید کسبوکارتان را تعطیل کنید
منبع: Open Forum
در کسبوکارهای کوچک این گونه نیست که برندگان هیچ گاه میدان را خالی نکنند. اتفاقا برنده کسی است که بهترین زمان برای ترک کسبوکار خود و چگونگی آن را میداند. همیشه ایجاد تغییر از شرایط موجود سختتر است. بیشتر صاحبان کسبوکار سماجت بیش از حد به خرج میدهند و چه زمانی که کسبوکارشان به شدت موفق است یا زمانی که دیگر سودآوری ندارد، در اتخاذ تصمیم درست و نهایی تاخیر میکنند.
وقتی کسبوکاری در حال نابودی است، صاحبان آن همیشه منتظر یک چشمانداز مثبت، یک مشتری بزرگ یا کارمندی جدید هستند که کار متفاوتی انجام دهد و در نهایت کسبوکار آنها را از آشفتگی مالی نجات دهد. آنها معتقدند: میتوانند راهشان را از هر بحران مالی که پیش رویشان قرار میگیرد، باز کنند.
سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است
اما به ندرت چنین اتفاقی میافتد. بیشتر اوقات، آنها زمان زیادی صرف میکنند تا همان مسیر قبلی را طی کنند، همان کارها را انجام دهند و امیدوار باشند به نتیجه متفاوتی برسند. بیشتر مواقع، سقوط یک کسبوکار به تدریج صورت میگیرد و در دست صاحب آن، سرمایه بسیار اندکی برای ادامه کار باقی میماند. در نهایت، انبوه بدهیها، کسبوکار را سرنگون میکند. درست است که در روحیه کارآفرینی امید داشتن عنصر مهمی است، اما امید به تنهایی نمیتواند یک استراتژی فروش یا بازاریابی را شکل دهد.
اگر عملکرد کسبوکاری ضعیف باشد، زمان تعطیل کردن آن فرا رسیده است. شاخص کلیدی سنجش این موضوع میزان و سطح بدهیها است. گزارش گردش نقدی خود را به دقت بررسی کنید تا ببینید آیا در طول یک ماه کسبوکار شما بیشتر در بدهی فرو میرود یا نه. اگر شرکت شما به طور دائم از هر منبع موجود پول قرض میگیرد تا ضررهای شرکت را تامین کند، بهتر است همین جا کار را متوقف کنید.
در بیشتر بنگاههای اقتصادی، وقتی میزان بدهیهای جاری 200 درصد بیشتر از داراییهای جاری میشود، احیای آن بنگاه و خارج شدن از بحران، کار بسیار سختی خواهد بود. در نهایت، اگر کسبوکارتان باعث میشود شبانه روز به ریسک مالی فکر کنید، بهتر است ثابت نمانید و همه چیز را از ابتدا آغاز کنید.
اگر کسبوکارتان هنوز سودآور و در حال رشد است، شاید باز هم لازم باشد آن را بفروشید. نشانه دریافتن این موضوع، سنجش اشتیاق صاحبان آن کسبوکار است. آیا هنوز این اشتیاق شعله ور است؟ اگر اشتیاق آنها از بین رفته باشد و دیگر دوست نداشته باشند شرکت را اداره کنند، باید آن را بفروشند. مرحله دوم برای دانستن این موضوع این است که بپرسند «صاحبان کسبوکار بعد از فروش آن، قصد دارند چه کاری انجام دهند؟» پاسخ این سوال آمادگی آنها را برای رها کردن کسبوکار فعلی
مشخص میکند.
پس اگر برای فروش کسبوکارتان تصمیم قطعی گرفته اید، به منظور به حداکثر رساندن ارزش فروش آن، 5 نکته را که خریداران در هر کسبوکاری به آن توجه میکنند، مد نظر قرار دهید:
1) روند رو به بالای سوددهی و فروش. خریداران دوست دارند کسبوکاری را بخرند که روند درآمدی آن حداقل به مدت 3 سال رو به بالا و در جهت درست بوده باشد.
2) حاشیه سود زیاد. حاشیه سود شرکتها در طول زمان و با ورود رقبا به بازار به تدریج کم میشود؛ بنابراین وقتی حاشیه سود هنوز پربار است و شروع به تنزل نکرده، بنگاه اقتصادی خود را بفروشید.
3) مشتری ثابت. آیا کسبوکار شما در بلند مدت مشتریان ثابتی داشته که با اطمینان از کالا یا خدمات شما استفاده کرده باشند؟ آیا 80 درصد کسبوکار حداقل بین 10 مشتری تقسیم شده است؟ همه این موارد خریدارانی را که میتوانند پول خوبی برای خرید کسبوکار شما بپردازند، جذب میکند.
4) اظهارنامههای مالیاتی بی عیب و نقص. اگر این اظهارنامهها دقیق نباشند، صاحبان کسبوکار باید قبل از فروش، به آن سر و سامان بدهند.
5) جلوگیری از غافلگیری خریدار. خریداران در فرآیند ارزیابی دقیق فعالیتهای شرکت، از مواجه شدن با مسائل غافلگیر کننده متنفرند. مثلا حذف گزارشی در حسابداری شرکت.
وقتی یک کارآفرین موفق کسبوکار سودآوری دارد، مواقع زیادی به وجود میآید که قصد دارد ریسک کند تا آن را وسعت بخشد. در اینجا طمع وارد کار میشود. این کارآفرینان چنین فرصتهایی را تنها شانس خود برای ثروتمند شدن میدانند؛ بنابراین از خودتان بپرسید آیا برای دو برابر کردن داراییتان آمادگی کامل دارید؟ به هر حال برای هر تصمیمی که میگیرید، ضربالاجلی تعیین کنید و نگذارید زمان به هدر برود.
مترجم: مریم رضایی
با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:
دوره تخصصی 2 هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services
دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA Doctor of Business Administration
دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration