دلایلی که مدیران در نگاه کارمندان مدیر بدی میشوند
علیرضا ابوالفتحی
کارمندان در خلوتشان درباره مدیران بحث و آنها را تحلیل میکنند. تفاوت بین یک مدیر خوب و بد در نوع احساسی است که آن مدیر منتقل میکند. خیلی مدیران رفتارهای نامناسبی دارند که کارمندان آنها را تحمل میکنند. بروز این گونه رفتارها دلایل مختلفی مانند:
عدم تجربه کافی، ناآگاهی و عدم توجه دارد. اما تکرار این رفتارها باعث ایجاد نفرت در کارمندان شده و میزان تبعیت آنها از مدیر را کاهش میدهد. ممکن است یک مدیر انسان خوبی باشد، اما الزاما نمیتواند مدیر خوبی باشد.
سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است
در ادامه به برخی رویکردها اشاره میشود که میتواند تا حد قابل قبولی از بروز این معضلات پیشگیری کند:
1- اهداف کاری را با کارمندان در میان بگذارید
یکی از دلایل مهم سلب اعتماد کارمندان از مدیران این است که اهداف کاری خود را با کارمندان در میان نمیگذارند و همه چیز را برای خود نگه میدارند، بدتر اینکه گاهی به آنها اطلاعات غلط میدهند. این عمل باعث ایجاد فاصله بین مدیر و کارمند میشود. شما به عنوان مدیر وظیفه دارید کارمندان را مطلع کنید که چه سهمی در پیشبرد اهداف دارند. کارمندان را درتفکرات خود شریک کنید.
2- احترام بگذارید
هیچ چیزی به اندازه احترام، باعث رشد اعتماد به نفس و خودباوری آنها نمیشود. احترام امری متقابل است. بدانید که اگر بیاحترامی کردید باید منتظر عکسالعمل آن باشید. کارمندان ماشین و روبات نیستند، انسانند و انسانها سرشار از عاطفه و احساس هستند. بیاحترامی، به این ارزشها خدشه وارد میکند. بیاحترامی تنها استفاده از الفاظ رکیک نیست بلکه گاهی نادیده گرفتن حرفها و نظرات و انتقادات غیرمنصفانه، عواقب بیشتری دارد. احترام بگذارید تا احترام ببینید. شما مدیر هستید و باید مراقب شان و منزلت خود باشید؛ که اگر خدشه دار شود جبران آن سخت است.
3- خود محور نباشید
قرار نیست مدیر همه کارها را خودش انجام دهد. کارمندان دوست دارند نیرو و فکر خود را در کار شریک کنند. این امکان را به آنها بدهید و البته پاسخ بخواهید. نگذارید این طور حس کنند که شما همه چیز میدانید و آنها هیچ. این تفویض نوعی ارزیابی هم هست، زیرا با محول کردن کار و بررسی نتایج، میتوانید بفهمید کدامیک توانمندند و کدامیک ضعیف. کار تیمی کنید و به توان و فکر کارمندان اعتماد کنید.
4- بدانید آنها هم مثل شما علاوه بر کار، زندگی هم دارند
شاید موافقت نکردن با مرخصی یا اجبار اضافه کاری، مسائل سادهای به نظر برسند و حتی برخی مدیران فکر کنند اگر مدیریت اینها هم نباشد دیگر مدیر نیستند! ولی واقعیت این است که باید بدانید آنها نیز خانواده، دوست و فامیل دارند و نیازمند تفریح و استراحتند. به آنها این فرصتها را بدهید. این وظیفه مدیر است که کارها را طوری برنامهریزی کند که مشکل کمبود وقت بهوجود نیاید. تحقیقات نشان میدهد وجود ساعت کار منعطف یا انجام قسمتی از کار در منزل، تاثیر بسزایی در روحیه کارمندان دارد و هر چه گرفتاری ذهنی آنها کمتر باشد، توان بیشتری برای انجام کارها میگذارند.
5- موفقیت آنها را ببینید و قدردانی کنید
کارمندان از اینکه مدیرشان به کار آنها اهمیت دهد و موفقیت آنها را ببیند دلگرم میشوند. همین موضوع باعث میشود آنها تلاش خود را مضاعف کنند و افرادی هم که کمتر کار میکنند تحریک و تهییج شوند. همیشه تشویق پول نیست (اگر هم باشد جذاب است) کارمندان بیشتر دنبال تکریم اخلاقی هستند. ممکن است لازم باشد کارمندان را در اتاق خود جمع کنید و از فرد موفق قدردانی کنید.
6- تاجایی که میتوانید حمایت کنید
همه کارمندان میدانند که مدیرشان تا حد مشخصی اختیار دارد و گاهی گرفتن بعضی امتیازها مانند گرفتن یک پاداش نقدی یا ارتقای شغلی، از عهده او خارج است. ولی کارمندان زمانی دلسرد میشوند که ببینند شما هیچ تلاشی نمیکنید. بارها دیده شده مدیرتمام سعی خود را کرده تا مثلا یک گروه شغلی برای کارمند بگیرد، اما مدیر عامل موافقت نکرده، ولی همان کارمند نزدش آمده و از زحماتش
تشکر کرده است.
7- اشتباهات آنها را شفاف بگویید و انتقادپذیر باشید
گاهی ممکن است یک مشکل با گفتوگویی ساده در اتاق شما حل شود ولی اگر شما عکس العمل خاصی نشان دهید، تبدیل به نفرت شود. مدیر باید مسوولیت برخی اشتباهات را به گردن بگیرد. مشکلات و نقاط ضعف را شفاف و خصوصی به آنها بگویید.
وقت بدهید تا خودشان راهحل پیدا کنند و هر زمان به نتیجه رسیدند به شما بگویند. بیان صریح البته محترمانه مشکلات کارمندان، حس صداقت و اعتماد را تقویت میکند. همه ما دچار نقصان و ضعف هستیم ولی میبایست همپوشانی داشته باشیم و انتقادات سالم و سازنده را بپذیریم. طوری رفتار کنید که اگر کارمندی از شما شکایتی دارد بتواند بدون استرس به خود شما بگوید، نه اینکه پشت سر بگوید و شما را تضعیف کند.
8- به ارزشها و عقاید آنها احترام بگذارید
در یک واحد اجتماعی کوچک مانند محل کار ممکن است افرادی با ارزشها، ادیان و تفکرات قومی مختلف در کنار هم کارکنند. بنابراین نقش مدیر تنها ساماندهی کارهای روزمره نیست، بلکه میبایست روابط انسانی و اخلاقی کارمندان را نیز تعریف کرده و بهبود بخشد. پس کسی که این نقش را دارد خود باید الگو باشد. به عقاید و طرز تفکر افراد احترام بگذارید و کسی را به جرم اینکه مثلا تفکرش به شما نزدیک نیست، محکوم نکنید و آنها را با یکدیگر
مقایسه نکنید.
نکته اینکه مدیریت علاوه بر علم، یک هنر است. عمده این مسائل ممکن است همه روزه در خیلی محیطهای کار اتفاق بیفتد یا اینکه عمل کردن به همه این موارد به طور تمام و کمال محقق نشود، ولی این هنر مدیر است که بتواند کمترین اثر و بازخوردهای منفی را از خود بروز دهد و اگر بیاشکال نمیتواند باشد،
حداقل کم اشکال باشد.
با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:
دوره تخصصی 2 هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services
دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA Doctor of Business Administration
دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration